پیش نوشت:اگر در این نوشته اشکالی از شیوه نگارش نوشتاری کلمات و پیوسته نویسی وجدا نویسی و یا به کارگیری نادرست و نابجای علائم ویرایشی دیدید؛ بدانید از سواد کم وعقل ناقص بنده است. ومن یکی از هزاران خروجی نخبه و پخمه  آموزش و پرورش کشور عزیزمان ایران هستم که همیشه  در حال اموختنه و گام های کوچکی برای اصلاح  این اشتباهاتش در جهت هر چه بهتر شدن ان ها بر می داره

حقیقتاً اگر غلطی یا اشتباهی به چشمتان خورد بگویید؛ که من شکل صحیحش را یاد بگیرم و اصلاحش کنم.



بی‌حوصلگی و بی‌سوادی در نوشتن چند سطر ساده در گفت و گوی های روزمره مان در چت های تلگرامی بی سوادی مان را داد می زند.

پاک و منزه اند کسانی که تن سعدی و فردوسی و سایر بزرگان پارسی را در گور نمی لرزانند.(ایه جدیدی نیست از خودمه)

(با شما هستم ای کسانی که تعابیری مانند: «بحرفیم»، «بزنگ»، و این فینگلیش‌بازی، ها را در TAYP  انجام می دهید شما زبان فارسی را به نفس‌نفس زدن انداخته اید اف بر شما عبرت نمی گیرید همانا شما از ابلهان وتهی مغزان و تهی از اندیشه هستید.)

اینا رواستثنا قائل شوید.

اصن یه وعضی که نگو و نپرس- پ ن پ اصلا چی فک کردی

بزنگم»،« هنگیدم » ، خخخخخخ

رضا زرین :حمید جان میشه اینجوری ننویسی من خوشم نمیاد عذاب وجدان می گیرم

کاری که تو داری با زبان فارسی می کنی شب های برره و پاورچین نکرد؛شلخته نویسی ات اعصاب منو داغون کرده

حمید:اصن هر ج عشششششق کننننم مگمویم

به قول دکارست:غلط می نویسم پس هستم

 

 


رندی را گفتند قیمه به قاف کنند یا به غین؟ گفت ای برادر، غین و قاف بگذار که قیمه به گوشت کنند. وقتی عبید زاکانی این حکایت را در «رساله دلگشا»یش می نوشت (لابد در نقد اوضاع روشنفکری معاصرش که اصل را ول کرده و به فرع چسبیده)، فکرش را هم نمی کرد 600 سال بعد، روزی برسد که جماعت کثیری از مردمان کشورش چنین حکایتی را (هر چند ناخواسته و نادانسته) مانیفست املاهای غلط و پر از اشتباهشان بکنند اما امروز «کامنت دونی» سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی، پر است از کلماتی که عمدا و گاهی سهوا، اشتباه نوشته می شوند

با دوستانم که در تلگرام و سایر پیام رسان ها گفت و گو میکنم یا سریع می نویسند یا این گونه کلمات را بکار می برند.حالم از تلگرام و اینستاگرام بهم می خورد در حدی که گاهی اوقات می خواهم سه طلاقه شان بکنم اما ......(البته این هم بماند که من هم به این مرض دچار بودم ولی ترک کردم و ترکم داده اند. و و از سوی دیگر تمرین تایپ ده انگشتی می کردم(اینم بهانه ام)

اما توییتر ادم را قصار گو و سخن گوی حاذق به بار می آورد وایضاً چیزهایی دیگری به غیر ازتمرین نویسندگی و....می شود در این فضا یاد گرفت.

ولنگاری کلامی در شبکه‌های اجتماعی زبان فارسی را از شکل انداخته است.(شاهین کلانتری)

هشدار این ولنگاری در توییتر هم می تواند اتفاق بیفتد.و درهمه شبکه های اجتماعی ایضاً

این نشان از همان حرفی است که نیکولاس کار در کتاب (کم عمق ها اینترنت با مغز ما چه می کند؛گفتند) انشالله که از جنبه های مثبت تکنولوژی استفاده کنیم و بهره مند شویم.

 مسئله این است که ما بی‌سوادیم. درد هم این است که دیگر نمی‌توانیم بی‌سوادی‌مان را بیندازیم گردن سیستم حاکم. چون اگر خرد و شعوری داشته باشیم، متوجه می‌شویم که دنیای وب و اینترنت، زیپ دهان ما را برای نالیدن از انبودهی از بهانه‌‌ها بسته است.

ای علفان هرز؛ هر روز بخشی از زمان خود را صرف  قلم فرسایی و کیبورد فرسایی کنید باشد که رستگار شوید؛ همانا خود ارتقا بخشی فکری و شغلی و زندگی معنوی که در پیش رو دارید جز با نوشتن صورت نمی گیرد(کتاب اسمانی رضا زرین سوره نوشتن ایه .....)

بله، کمال خریت اینجوری خودش را نشان می‌دهد: آنلاین باشی، به اقیانوس بی‌کران محتوای آموزشی جهان وصل باشی، اما هیچ غلطی جز ولگردی در شبکه‌های اجتماعی نکنی.

ای قوم زرین ایا ندیدید، آن هایی که از(24)ساعت روزشان را  10 ساعتش را در تلگرام ول معطل بودن خدا با آن ها چه کرد.؟

و یا کسانی که از (24 )ساعت روزشان را 19 ساعتش را در اینستاگرام به دیدن کلیپ های یک دقیقه ای و خبر های دروغین وفیک روزشان رو می گذراندند.سرانجام آن ها را ندیدی؟