نوشته (نامه ای به فرزند)هیچ ربطی به تصویر مطلب نداره فقط یه معرفی کتابه  برای خالی نبودن عریضه معرفیش کردم؛ که همچین کتابی هم هست.این کتاب حاوی نامه های مفاخر تاریخی و مشاهیر معاصر در عرصه های فرهنگ و جامعه، زبان و ادب فارسی، هنر و علوم و فنون  که به فرزندانشون نوشتن رو میتونید از شهر کتاب انلاین تهیه کنید.

قیمت کتاب 98000 تومان در شهر کتاب انلاین میتونین سفارش بدین


نویسنده این نامه اقای محمد غلامی هستش ولی من بازنشرش می کنم در کنار سری نامه های که به فرزندم نوشتم.

نامه اول :هیچ گاه به مدرسه نرو

نامه دوم: درباب عشق


نامه ای به فرزندم

نامه

سلام فرزند عزیزم

نمی دانم من زیاد فکر می کنم یا اینکه مردم ما کم فکر می کنند. هر چه که هست من زیاد فکر می کنم. فکر فکر فکر و فکر. با اینکه می گویند فکر کردن سخت ترین کار دنیاست اما من از این کار سخت خوشم می آید. به نظر من کسی که فکر نکند هیچ ارزشی در دنیا ندارد.انسان موجودیتش به فکر کردن است. اگر انسان فکر نکند پوچ و پوک می شود مثل گردوی پوکی که فقط به درد این می خورد که زیر پا له کرد و آن را در آتش انداخت تا بسوزد. مثل مگس مزاحمی که با مگس کش روزی بر سرش خواهند کوبید و نابودش خواهند کرد. این سخن آنقدر روشن است که حتی نیازی به فکر کردن و استدلال هم ندارد.

البته فکر کردن معنی اش این نیست که مثل دیوانه ها و افسردگان در گوشه اتاق بنشینیم و به یک نقطه خیره شویم و بدون هدف لحظه ها را هدر بدهیم و یا اینکه به امور بی معنی و بی خاصیت فکر کنیم. فکر کردن معنی بلندی دارد و ارزش زیادی هم دارد. انسانها بدون تفکر هیچ ارزشی ندارند. قرآن کریم وقتی در باره انسانهای پست و جنایتکار صحبت می کند آنها را ملامت کرده و به آنها  می گوید: چرا فکر نمی کنید؟! چرا عقل تان را به کار نمی اندازید.

انسانها تنها برتری شان بر حیوانات به خاطر فکر کردنشان است. اما امروز با اینکه آدمها سواد دارند ولی فکر و اندیشه ندارند. آنها مرتب می خورند و می خوابند و می پوشند و کار می کنند اما فکر نمی کنند. هم قرآن کریم و هم انسانهای حکیم و دانشمند، اینجور انسانها را که هرگز در کارهایشان فکر نمی کنند جاهل، نادان و احمق می دانند. ربطی هم به میزان سواد و تحصیلات آنها ندارد. اگر کسی کار احمقانه و بدون خاصیتی انجام دهد مثل حیوانی می ماند که فقط خوردن و خوابیدن و جفت گیری بلد است.

اگر مردم عمل زشتی را انجام می دهند یا لباس نامناسبی را می پوشند یا با دیگران با زشتی سخن می گویند و دیگران را مسخره می کنند یا به دیگران آزار می رسانند یا با پدر و مادرشان به زشتی و درشتی سخن می گویند به خاطر این نیست که آنها سواد ندارند یا پول ندارند یا عقل ندارند بلکه به خاطر این است که آنها فکر نمی کنند و جاهلانه زندگی می کنند. انسان جاهل دقیقا مثل حیواناتی هستند که خوب و بد را تشخیص نمی دهند. قرآن کریم نیز به همین خاطر انسانهای جاهل را که چشم دارند ولی نمی بینند و عقل دارند ولی با آن فکر و اندیشه نمی کنند مانند حیوانات و حتی از حیوانات هم پست تر می داند.

الان مردم خیال می کنند چون کامپیوتر و موبایل دارند یا لباسهای گرانقیمت می پوشند و پیتزا می خورند پس از گوسفندان بهترند و باید به آنها احترام گذاشت در حالیکه اینطور نیست. تنها کسانی شایسته احترامند که هر روز در باره کارهای خود فکر کنند. اگر کسی به درختان و جنگلها آسیب می زند و آنها را آتش می زند، اگر کسی به دیگران دروغ می گوید و اگر کسی کاری خلاف قانون انجام می دهد و کارهای زشت و خلاف اخلاق انجام می دهد معنایش آن است که این شخص دقیقا به یک حیوان پست و بی ارزش تبدیل شده است و هیچ احترامی ندارد.

فرزند عزیزم! متاسفانه امروز زندگی کردن مثل انسان خیلی سخت است. می دانی چرا؟ برای اینکه در اطراف تو هزاران موجود بدون فکر زندگی می کنند که شبیه انسانند ولی در واقع انسان نیستند و کارهایشان بر خلاف عقل ادب اخلاق و اندیشه است و برای همین ما را هم مجبور می کنند مثل خودشان زندگی کنیم. یعنی اینکه فکر را در خودشان کشته اند و به نوعی حیوان دوپا تبدیل شده اند و ما هم اگر در رفتارها و سخنان خودمان فکر نکنیم یک روز مثل آنها خواهیم شد. خداوند همیشه هشدار می دهد که سعی کنید مثل انسانهایی نباشید که بدون فکر زندگی می کنند و از کارهای غلط همدیگر پیروی می کنند.  خداوند کسانی را که زیاد فکر می کنند و مثل مردم بی ایمان و کثیف رفتار نمی کنند پاداش زیادتری می دهد.

فرزندم! شاید خیلی از حرفهای این نامه برای تو زود باشد و شاید بعضی از آنها را نفهمی، چون هنوز از دنیای بزرگسالان چیزی نمی دانی ولی مهم نیست. بالاخره یک روز بزرگ می شوی و معنی این سخنان را می فهمی. مثلا خیلی از مردم کارهای زشت خودشان را به گردن دیگران می اندازند و به اصطلاح روانشناسان فرافکنی می کنند. خیلی از مردم به خاطر کارهای زشت و احمقانه ای که می کنند هر روز دیگران را سرزنش می کنند یا پدر و مادرشان را مقصر می دانند یا معلم را مقصر می دانند یا به دولت فحش می دهند و او را مقصر می دانند یا به کشورهای دیگر فحش می دهند و آنها را مقصر می دانند همه اینها به خاطر آن است که اصلا فکر نمی کنند. وقتی فکر نمی کنند پس راحت ترین راه را انتخاب می کنند و گناه کارهایشان را به گردن دیگران می اندازند.