یه جمله هست از شهید اوینی خیلی جالبه میگه ” اون هایی که تو جامعه تحول ایجاد میکنن از قواعد عصر خودشون پیروی نمیکنن چون اگر پیروی کنند. نمیتونن برهم زننده و ایجاد کننده تحول باشند .

آنچه اینجا می‌نویسم نظرات شخصی بنده است و هیچ ارزش دیگری ندارد

.

نمیدانم نقد هایم را از نظام اموزشی کشورمان از کجا شروع کنم. اگر بخواهم از صفر تا صد بگویم باید یه سری مطالب که هر کدوم چند ده صفحه ای میشه رو شروع کرد که اونم شاید زیاد شوق خوندن رو در دیگران ایجاد نکنه؛اینکه مطلب وکشف جدیدی نیست البته برای بعضی ها شاید باشه خاندان ما؛همسایه های ما،خود خانواده خودم

کسانی که فقط انتقاد میکنند و فقط انتقاد می کنند دو تا خطا انجام میدن اول اینکه انتقاد بدون پیشنهاد یعنی اینکه کاملا به مطلب نیستند پس انتقادشان در محل توجه نیست دوم اینکه اگه فقط انتقاد می کنند یعنی بدبین هستند و آدم بدبین قابل اعتماد نیست.

انتقاد خوبه و لازمه پویایی جامعه است . ولی اگه تواءم با پیشنهاد نباشه زود فراموش میشه و دفعه بعد هم هیچکس به حرف های منتقد توجه نمی کنه .

از درس هایی که خارج از مدرسه یاد گرفتم و هیچ وقت اونا رو در اون جا یاد نگرفتم از مهارت یادگیری،مهارت تسلط کلامی،مهارت تصمیم گیری،مهارت سخنرانی و فن بیان،استعداد یابی،خلاصه این که چه جوری موفق باشم

هر چند هیچ رابطه‌ای میان رشته‌ی تحصیلی با «سواد»، «شعور»، «ثروت» و «موفقیت» وجود نداره.

همیشه از حرف های که در جمع خانوادگی در رابطه با انتخاب رشته و اینده بازار کار میشه ازرده خاطر شدم ورنجی که از این صحبت ها کشیده ام بماند......

از این جهت که اینده بازار کار رو در انتخاب رشته تجربی و ریاضی فیزیک میدونند.

گزینه های رو میز محدودند؛.با تحلیل های چرتشان

اینده مهندسی خوب نیست برو دکتر شو

انگار همه تو این کشور میخوان برن دکترشن ،معیار انتخابشون هم درآمده نه احساس رضایت از شغل؛ به قول محمد رضا شعبانعلی در اینده شاید تو این کشور نونوایی که درامد دکتره رو داشته باشیم دور از انتظار نیست

از یه طرف دیگه تو کشور ما یکی این که رشته های های دانشگاهی ما با مسیر انتخاب شغلی ما در اینده ما یکسان نیستند

که رئیس جمهور محبوبمان جناب اقای روحانی چند سال پیش دستور بازنگری 600 رشته دانشگاهی رو دادند

و از طرفی دیگر به لطف زحمات پدر مادر گرامی مان واجبار ان ها به انتخاب رشته مورد قبول خودشان بعد از مدتی از انتخاب رشته های خودمان سر خورده میشیم و که چرا متناسب با استعداد وعلایق ما نیست

استعداد چیه ؟استعداد و تو بچگی پدر و مادرمون کشتن

همین مردم فردا از دولت ،حتی خدا طلبکار میشن که چرا کار نیست؛عزیزم کار هست مشکل من و توییم

در حال حاضر سرباز اداره کار هستم و تعداد پدر و مادر هایی که که در ماه برای تقاضا کار برای فرزندانشون اداره میان زیاده

و هزار تا توجیه ،گله، شکایت، از دولت واز خلق خدا

اگر بخوام بیکاری جوونای مثل خودم رو توجیه کنم.از 100% 70 درصدش تقصیر خودمون دو تا 15% باقی مونده رو دولت و پدر و مادر های خودمون میدونم

دوران استخدام‌های دولتی به سرآمده (و انشالله برنخواهد گشت)، اگر کارآمدی اقتصادی در کشور میخواهیم، دولت باید بسیار کوچکتر از این بشه کارمندان دولت، اگر منصف باشند، خودشان هم معترفند که بخش اعظمشان در ادارات اضافی هستند و نبودشان هیچ خللی در هیچ جا ایجاد نمیکند!

نظام اموزشی از بین برنده خلاقیت

الهی قمشه ای صحبت جالبی داره در مورد تحقیقات این روزهای محققین. می گه آنها نسخه های چاپی رو دستنویس می کنند و اسمش رو می ذارند تحقیق. و هیچکس از خودش چیزی نداره. کارشناسان برنامه های صدا و سیما رو که می بینی بیستها مدرک دارند ولی وقتی حرف می زنند فقط بلدند بگن فلانی در کتاب فلان ایجوری می گه و فلانی اینجوری می گه. خوب تو چی می گی تو حتی تحلیل هم نمی کنی و فقط منتقل می کنی اون هم از روی ورقه می خونی. محقیقن ما بیشتر شبیه گوینده اخبارند

نکته‌ی مهم اینه که «من و تو هستیم که باید دانشگاه رو تایید کنیم. نه اینکه دانشگاه به صرف دانشگاه بودن اعتبار بده

به طور خاص، فکر می‌کنم آدم اگر یه رشته‌ای رو خیلی دوست داره، هرگز نباید ریسک کنه در اون رشته اختیار خودش رو دست وزارت علوم بسپره تا تمام رویاهاش خراب بشه و از یادگیری و تحصیل علم در اون رشته هم عقب بیفته

به عنوان مثال: رشته کامپیوتر رو مثال میزنم کسی که عاشق کامپیوتر و برنامه نویسی و الگوریتم باشه، یک ساعت از زندگیش رو هم در دانشگاه با دانشجو نمی‌گذرونه. با کامپیوترش خلوت می‌کنه و عشق‌ورزی می‌کنه. من هم نمی‌خوام برای یادگیری

حوزه‌های مربوط به برنامه نویسی و الگوریتم و مسایل مشابه، زیر دست مدرسی برم که عاشق این حوزه نیست

من نمی‌گم دانشگاه برای یادگیری یه حوزه خوب نیست. اما میگم باید فرض اولمون این باشه که دانشگاه برای یادگیری یک فاجعه است. حالا در هر رشته و در هر حوزه‌ای، دانشگاه باید تلاش کنه ما رو قانع کنه که می‌تونه

 

یادگیری اجتماعی عمیق

دانشگاه های واقعی عصر حاضر پلتفرم هایی اجتماعی و مجازی ،هستند که با استراتژی هایشان ازطریق تعاملات اجتماعی و تولید محتوای مناسب مشتریان را در یادگیری درگیر می کنند.طبق نتایج بدست امده از موسسه گالوپ هفتادو سه درصد سازمان ها قصد دارند؛ تمرکز خودوشون را برای فراگیری اجتماعی از طریق پلتفرم های اجتماعی ارتقا بدن

سایت متمم یک سایت خوب با اون طراحی شگفت انگیزش و قوانین کامنت گذاریش ،سایت مکتب خونه،فرادرس،فرانش، جواب کو و همین ویرگول خودمون و و از نمونه های های خارجی میتوان بهکورسرا،اسکیل شر،یودیمی،و لیندا نام برد.خود کورسرا یک موک رایگانه که صدها دوره با کیفیت رو به کاربران ارائه میده

پیشاپیش از علی اجودانیان عزیز (بنیان گذار ویرگول) هم خدمتی دوران اموزشی سربازی که امروز که این مطلب را می نویسم او را دوباره پیدا کرده ام و فهمیدم که او یکی از بنیان گذاران ویرگول بوده عذر خواهی میکنم به به دو دلیل علی جان گروهان 13 اگر از ما بدی دیدی ببخش(پست نگهبانی) و دوم به خاطر این که اینجا نیامده بودم تا تبلیغ کنم فقط دلنوشته ای بود برای خودم تا فراموشش کنم

ازمحمدرضا یاد گرفتم کسی که اهداف مشخصی رو در زندگی انتخاب میکنه و برای رسیدن به اون ها برنامه ریزی میکنه، کسی که سهم اقدام ها در زندگیش بیشتر از پاسخ هاست، کمتر دچار رویدادهای اطراف میشه. به قول مولانا:
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش

پی نوشت:کورسرا یه دوره داره به نام مهارت یادگیری :چگونه یاد بگیریم خیلی بدرد بخوره

https://www.coursera.org/learn/learning-how-to-learn